نیاز ناشناخته

بل حقیقت در حقیقت غرقه شد ~ زین سبب هفتاد بل صد فرقه شد

نیاز ناشناخته

بل حقیقت در حقیقت غرقه شد ~ زین سبب هفتاد بل صد فرقه شد

آخرین امتحان!

دوشنبه, ۲۶ خرداد ۱۳۹۳، ۰۳:۴۹ ق.ظ

امروز آخرین امتحان دوره کارشناسی ارشد هم سپری شد. بدترین امتحان این دو سال، که تا نیم ساعت مونده به انتهای امتحان چیزی واسه نوشتن نداشتم. البته وضعیت بقیه فرق زیادی با من نداشت. بعد از اتمام ِامتحان، از استاد درس – که استاد دوره ی ارشد ِمن هم هست – پرسیدم: "استاد امکانش هست فردی که ترم آخر کارشناسی ارشده و می خواد دو ماه دیگه دفاع کنه و این درس رو صرفاً از روی ِ اندک علاقه ش به ریاضیات برداشته، بیوفته تو این درس؟!" گفت: "اون موقع باید تو علاقه ی اون فرد شک کنی!" و هر دو خندیدیم. اما امتحان آخریه، جای اینکه خستگی رو از تن و روحم بیرون کنه، عکس عمل کرد و بر خستگی این مدت افزود. 

 

۹۳/۰۳/۲۶
ضیاء

خاطرات

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی