نیاز ناشناخته

بل حقیقت در حقیقت غرقه شد ~ زین سبب هفتاد بل صد فرقه شد

نیاز ناشناخته

بل حقیقت در حقیقت غرقه شد ~ زین سبب هفتاد بل صد فرقه شد

من و یک غفلت خطرناک

يكشنبه, ۲۲ آذر ۱۳۹۴، ۰۹:۰۰ ق.ظ

چند وقت پیش، تصمیم گرفتم فایل صوتی مسیر اصلی محمدرضا شعبانعلی رو دوباره گوش بدم. فایل در مورد عزت نفس آماده شده. این بار سعی کردم از نکاتی که برام تازگی داره، یا نیاز دارم که روی اون‌ها وقت بذارم، یادداشت‌برداری کنم. داخل پارانتز بگم که من به ندرت یادداشت‌برداری می‌کنم!

نکاتی رو یادداشت کردم برای بهبود عزت نفس. علاوه بر اون متوجه شدم که محمدرضا شعبانعلی در دو مورد تاکید ویژه‌ای داره و من هم باید بیشتر در موردشون فکر کنم. اولی «اهمیت هدف‌گذاری» و دومی «داشتن نظم شخصی» بود. تصمیم گرفتم برای اولی، فایل صوتی «هدف‌گذاری» رو گوش بدم. اما مورد دومی برای من بسیار هشدار دهنده بود و از اون غفلت کرده بودم. محمدرضا گفت کسانی می‌تونند موفق بشند که نظم شخصی داشته باشند. نظم شخصی به معنی مرتب بودن اتاق و روی میز نیست. نظم شخصی یعنی این‌که بتونی نیازهایی که داری رو اولویت‌بندی کنی و برخی از اون‌ها رو فدای دیگری کنی. نظم شخصی یعنی بتونی "لذت بردن" رو عقب بندازی. کارهایی رو انجام بدی که الان ازشون لذتی نمی‌بری اما با انجام دادن‌شون، می‌تونی تمام وقت آینده‌تو به انجام کارهایی که لذت می‌بری بپردازی.

باورم نمیشه که از این مورد غفلت کرده باشم. در طول دو سال گذشته به خصوص از مهر 93 به این طرف، در این وبلاگ، در مورد نیاز ناشناخته صحبت کردم. همه‌ی پست‌ها به نوعی رنگ و بوی "لذت" و لذت بردن رو دارند. همه کاری می‌کردم تا انتخاب‌های لذت‌بخش‌تری رو داشته باشم، اما عمدتاً فراموش کرده بودم که گاهاً لازمه کارهایی رو انجام بدم که علاقه‌ای بهشون ندارم.

پی بردن به این نکته، یک پیروزی بزرگه. مثله بازگرفتن زمین‌های از دست رفته‌ در جنگ‌ها!

۹۴/۰۹/۲۲
ضیاء

نظرات  (۵)

این فایل های صوتی رو از کجا میشه گیر اورد؟!
پاسخ:
از اینجا
۲۲ آذر ۹۴ ، ۱۷:۳۵ کودک فهیم
منم دقیقا یه هفتست دارم مسیر اصلی رو گوش میدم، البته برای من اولین باره.
به این نتیجه رسیدم که نداشتن نظم شخصی به شدت عزت نفسم رو کم کرده (تو دوران دانشجویی). اینکه انقدر ناراضیم از خودم، برعکس دبیرستان هیچ فعالیت بدردبخوری نداشتم، فقط دارم غر میزنم و ... ریشش تو استانداردهای بالاییه که واسه خودم تعریف کردم و در حد توانایی و تلاش من نبود. خدا رو شکر فهمیدم با فکرام داشتم چه بلایی به سر خودم میاوردم و دارم جلوشو میگیرم کم کم.
پاسخ:
خدا حفظ کنه محمدرضا رو :)
۲۳ آذر ۹۴ ، ۱۴:۵۲ محمود بنائی
نمیدونم خوبه یا بد ولی تا حالا نشده خیلی سر سخت هدف خاصی را دنبال کنم مثلا برای همین شغلم، اولش هدفم فقط کار کردن بود هر کاری، بعدش یک کار مردونه تر! بعدش یک کار مرتبط! بعدش یک کار با در آمد بیشتر و بعدش را هنوز نرفتم!  میدونی خواسته و هدفم مرحله به مرحله شکل گرفت و میگیره! مثلا از همون اول هدفم را نگذاشتم روی استخدام توی فلان شرکت، الان دوستی دارم که دوساله بیکاره و تنها دلیلش هم اینه که میخواد روابط عمومی فلان ارگان و ... را بگیره ولی نمیشه! 
پاسخ:
مهم نیست که خوبه یا بد. مهم اینه که درست ترین کارِ ممکنه و نتیجه شو پس داده :) 
جمله  ا ی طلایی "گاهی وقتا لازمه کارهایی رو انجام بدم که علاقه‌ای بهشون ندارم" . امان از تنبلی ... امان ...
 فایل مسیر اصلی رو گوش کرده بودم ولی به این نکته ها دقت نکرده بودم .حتی توصیف محمدرضا رو از نطم شخصی بیاد نداشتم .
ممنون از یاداوریت .
پاسخ:
خوشحالم که به یادت آوردم.
پاینده باشی 
بسیار مطلب و تلنگر خوبی بود.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی