"عزاداری واسه زندههاست، نه مُردهها!" (دیالوگی از فیلم The Fault In Our Stars)
چند روزی هست (دو هفته در شهر ما) که عزاداری به مناسبت ماه محرم شروع شده. سوال مهمی که با توجه به دیالوگ بالا میشه پرسید:
"عزاداری واسه شهیدان کربلاست؟ یا برای ما؟"
"اگه بخوایم در قبال شهادت مظلومانِ قهرمان اون روز، کاری انجام بدیم چیه؟"
"چه کاری میتونیم در قبال خودمون انجام بدیم تو این روزا؟"
شهیدانِ کربلا در روز عاشورا به سمت خدا رفتند و میشه اون روز رو روزی دونست که انسان کامل ( امام حسین (ع) ) به سمت خدا پر کشید. رویداد از این شکوهمندتر؟ نباید به خاطر چنین اتفاق مبارکی، که به گفتهی بانو حضرت زینب (س) : من چیزی جز زیبایی ندیدم، این ایام رو جشن گرفت؟
اینجاست که میگه: "عزاداری واسه زندههاست، نه مُردهها!"
به نظر میرسه باید عزاداری رو برای خودمون انجام بدیم؛ که چرا در قبال ارزشهای مدنظر آن بزرگواران سستی میکنیم؟
واسه این عزاداری هم نیازی به دسته و تَبل و سینهزدن و اینجور چیزا نیست! فقط بشینیم کمی فکر کنیم. ببینیم امروز نسبت به یک سال گذشته چقدر خودمون رو شناختیم؟، چقدر تواناتر شدیم؟، چقدر به جای مچگیری، دستگیری کردیم؟ (خودم رو میگم)، چقدر تونستیم طرف مقابلمون رو درک کنیم؟، چقدر تونستیم همدردی کنیم؟، چقدر تونستیم راهگشا باشیم؟، چقدر تونستیم اول انسانیت رو ملاک قرار بدیم، نه ملیت و قومیت و جنسیت؟، چقدر تونستیم به اخلاق بیشتر از احکام اولویت بدیم؟ مگه نه اینکه اساس دین ِما اخلاقه؟ مگه نه اینکه پیامبر ِما، پیامبر اخلاق بوده و نه احکام؟!
موسیقی متن این نوشته، "سجادهی عشق" کاری از علیرضا عصار.
+ مطلب مرتبط: ذکر مصیبتی برای دانشگاه ها در این روزهای عزیز ...