نیاز ناشناخته

بل حقیقت در حقیقت غرقه شد ~ زین سبب هفتاد بل صد فرقه شد

نیاز ناشناخته

بل حقیقت در حقیقت غرقه شد ~ زین سبب هفتاد بل صد فرقه شد

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بربری» ثبت شده است

خب! دوره‌ی آموزشی سربازی تقریبا تموم شده است! و فقط روزهای 27 تا 29 این ماه قراره مراسم سردوشی داشته باشیم. تو سردوشی به ما بربری میدن! و این بربری‌ها در دو طرف شانه‌ی لباس‌های دوره‌ی خدمت سرباز نصب میشه. اما از اون‌جایی که من امریه گرفتم، بربری بهم تعلق نمی‌گیره!

اما بربری چیست؟! در زیر نمایی از بربری‌ها رو می‌بینین:


بربری

یعنی خلاقیت سربازا تو حلقم که چنین چیزی رو بربری می‌بینن!

دوران آموزشی به ما میگفتند: آش‌خور! و تا اعتراضی نسب به سایر سربازان دوره‌های گذشته انجام می‌دادیم می گفتند: "برو آش‌خور!". الان هم احتمالاً خواهند گفت: "برو بربری!" یا "برو بربری‌تو بخور!" یا "بربری‌هات که بیات نشدن؟!" یا ... (البته چون به من بربری تعلق نمی‌گیره، مطمئنن چنین جملاتی گفته نخواهد شد!)

+ یه شعری از بربری شنیده بودم قبلنا، که شایسته است در این پست بهش اشاره کنم:

قطری که تو داری تافتون نداره، بربری!                    طعمی که تو داری لواش نداره، بربری

۶ نظر ۲۳ بهمن ۹۳ ، ۰۸:۰۰
ضیاء