فیلم زندگی
چهارشنبه, ۲۷ آذر ۱۳۹۲، ۱۰:۳۱ ب.ظ
همین چند لحظه پیش به این فکر می کردم که اگه داستان زندگیم تا الان رو بشه فیلمنامه کرد؛ چند نفر حاضر باشند که اون رو ببینند؟! چند نفر ریتم و موسیقی فیلم رو خواهند پسندید؟ چطور میشه به گونه ای زندگی کرد که همه خواهان قرار گرفتن تو اون موقعیت باشند؟ اصن امکانش هست؟
اکثر ماها وقتی فیلم بزرگ مردان تاریخ رو میبینیم، با دیدن دلخوری هایی که در فیلم حادث میشه ناراحت شده و هیچ دوست نداریم چنین شرایطی رو تجربه کنیم، اما وقتی به قسمت خوشایند ماجرا می رسیم زندگی کردن تو اون شرایط رو می پسندیم!
۹۲/۰۹/۲۷
هیچ وقت نمیشه جوری زندگی کرد که همه خواهان اون باشن.
شاید همین الانم خیلیا باشن که خواهان قرار گرفتن تو موقعیت شما باشن و خیلیای دیگه که شما بخاید جای اونا باشید و همونا هم میخوان جای ادمای دیگه باشن.به نظر من سوال اینه که میشه جوری زندگی کرد که نخوایم جای یکی دیگه باشیم؟جوری زندگی کنیم که کسی پیدا نشه که بخوایم جای اون باشم!اون وقته که همه ادما دیگه میخوان جای ما باشن که ایده اله.
همه ادمای بزرگ رنجایی زیادی رو تحمل کردن که توی تاریخ ثبت شدن که هویت یک ملت شدن که الگوی ادمای دیگه شدن.
اکثر ادما دلشون میخواد تو موقعیت اونا باشن اما فقط از جنبه هایی مث ماندگار شدن اما غافل ازینکه توی زندگی همه ما ادما لحظه هایی پیش میاد که شاید ما هم بتونی ادم بزرگی بشیم اما هیچ وقت حاضر نیستیم رنجشونو بخریم و اونو بیهوده میبینیم.
ادم بزرگ شدن از انتخابای کوچیک شروع میشه.انتخابایی که ما بی اهمیت میبینیمشون.
خیلی وقتا شده وقت با اطرافیانم میشینیم و فیلم میبینیم اونا شروع به سرزنش شخصیتای منفی فیلم کنند.بعی وقتا کنترلمو از ددست میدم و میگم مطمئنید که جای اون نخواهید بود.
از بیرون نگاه کردن همیشه اسونه اره از بالا نگاه کردن اسونه مهم توی صحنه بودنه و کم نیاوردن.
احتمالا درازه گویی کردم و از بحث دور شدم بهتره همینجا تمومش کنم