نیاز ناشناخته

بل حقیقت در حقیقت غرقه شد ~ زین سبب هفتاد بل صد فرقه شد

نیاز ناشناخته

بل حقیقت در حقیقت غرقه شد ~ زین سبب هفتاد بل صد فرقه شد

علم لذت بخش

شنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۳، ۰۷:۲۴ ب.ظ

جلسه ی آخر سمینار بود که دکتر شیری جمله ای گفت بسیار عالی: "علم اگه علم باشه باعث ِشادی میشه!" منظور از علم، علمی هست که متناسب با (روحیات) متعلم باشه.

سوال: چند درصد علمی (علم دانشگاهی) که یاد میگیرم باعث شادی ِمن میشه؟

جواب: خیلی کم، فقط اونجایی شادی میاره که کاربردش رو توی زندگی خودم و زندگی اجتماعی خودم می بینم. اگر بخوام دقیق تر بگم، علمی رو دوست دارم یاد بگیرم تا کاربردی باشه.

سوال: پس باید چیکار کرد؟

جواب: علمی رو یاد گرفت که از اون لذت برد!

به عنوان مثالی از علمی که یادگیریش باعث لذت ِ من میشه:

چند شب پیش بود که با بچه ها رفتیم فوتبال دستی بازی کنیم. اونقدر بازیکن قوی تو میدون (!) بود که به من بیشتر از پست ِ خطیر دروازه بانی رضایت ندادن! چون واقعا دروازه بان خوبی هستم! و ترس از گل خوردن باعث همچنین تصمیمی شد. وقتی چند تا پسر توی یک بازی گروهی تیم تشکیل میدن و روبروی همدیگه قرار می گیرن سروصدا ها بالا می گیره و همهمه زیادی بلند میشه و این سروصدا رو نمیشه حذف کرد. تجربه کردم که هر موقعی اندک حواسم به این سروصدا ها معطوف میشه، گل زدن بهم آسون تر میشه، مخصوصا اینکه راست دستم. میدونین چرا این اتفاق میوفته؟

1 – قسمت شنوایی و توانایی کلام انسان ها در نیم کره ی چپ مغز قرار گرفته. وقتی چیزی رو می شنوی احتمال پاسخ کلامی یا رفتاری وجود داره.

2 – سمت راست بدن توسط سمت چپ مغز کنترل میشه.

نتیجه ی من: مغز وقتی خودش رو با دو عمل همزمان میبینه - که توسط یک سمت مغز کنترل میشن - مجبوره تمرکزش رو بین این دو فعالیت تقسیم کنه و شاید همین باعث بشه که یک فرد راست دست نتونه به هنگام شنیدن یا سخن گفتن سریع تر واکنش بده. اما میشه با تمرین مهارت شنیدن و کنترل کردن ِ دست (همزمان) رو تقویت کرد.

نتیجه گیری من زمانی غنی تر میشه که یک فرد راست دست هم در بازی فوتبال دستی ما به عنوان دروازه بان شرکت کنه!

من از آموختن این علم خیلی لذت می برم و این دانایی رو ترجیح میدم به مباحث خشک و بی روح ِ علم - مثلا ریاضیات کاربردی - که جاشون فقط تو کاغذه.

۹۳/۰۳/۰۳
ضیاء

لذت

علم

نظرات  (۴)

۰۴ خرداد ۹۳ ، ۰۳:۰۰ یک عدد خانم مهندس
واقعا همیشه برای من وخیلی از دوستانم هم این سوال بود که چرا باید یه سری چیزهایی رو بخونیم که اصلا هیچ وجود خارجی و تاثیری در زندگی ما ندارند.یا این که بابا یه دانشمندی یه فرمولی رو بدست میاره خب حالا ما بیاییم ازش استفاده کنیم نه اینکه الکی بچه های بیچاره رو مجبور کنیم اثباتشو حفظ کنند که فردای امتحان هم یادشون بره.....
چالش جالبی بود.پس ازاین میتونیم نتیجه بگیریم که بهتره دروازه بان هاچپ دست باشند؟!!!

پاسخ:
پاسخ:
نه دیگه! نتیجه گیری من واسه چپ دست ها هنوز شکل نگرفته. باید یکی چپ دست پیدا کنم.

مطمئنن بازی های تنیس رو دیدی. حین بازی تماشاگرا میدونن که باید سکوت رو رعایت کنن. کسی نباید جیک ِشم درآد! واسه خاطر اینه که سرعت انجام بازی خیلی زیاده.

+ راستی پاتون چطوره؟
۰۵ خرداد ۹۳ ، ۰۰:۲۸ یک عدد خانم مهندس
خب پس به تحقیقاتتون ادامه بدید ما منتظر نتایج جدید هستیم...

پام همونجوریه...باید با عصا راه برم ودانشگاه رفتن برام خیلی سخته...چون به عصا عادت ندارم دستام شدیدا درد میکنن...بعضی وقتا یاد اون جمله ی ما برای سختی کشیدن آفریده شده ایم........می افتم وکمی ازانرژی تحلیل رفتم برمیگرده...خلاصه قدر سلامتیتونو بدونین

پاسخ:
پاسخ:
بودجه نمی رسه!! فعلا تحقیقات به کندی ادامه پیدا می کنه.
از ددست بند استفاده می کنین؟ مچ بندی چیزی؟ شاید کمک کنه.

چشم!
رشته های پزشکی پر از این مباحث خوب و دل نشین و لذت بخشه، اگه فقط به خاطر مدرک نیومده باشن دانشگاه :)

پاسخ:
پاسخ:
ولی پزشکی خوندن هم دل و جرئت می خواد. من به شخصیه از دیدن خون حالم بد میشه. خیلی هم مریض ببینم خودم بهم میریزم.
فک کنم منظورت ریاضیات محض بود نه؟

یکی از شادی آورترین چیزها ریاضیه وقتی که خوب واست توضیحش بدن...

پاسخ:
پاسخ:
اوه اوه! ریاضیات محض که اصلا حرفش رو نزن!
منظورم قسمت هایی از ریاضیات کاربردی هست که هنوز کاربردی واسش پیدا نشده و اسمش کاربردیه!

قبول دارم شادی آوره، اما من خیلی حریصم و به شادی حاصل از ریاضیاتی که کاربرد نداره راضی نمیشم.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی