نیاز ناشناخته

بل حقیقت در حقیقت غرقه شد ~ زین سبب هفتاد بل صد فرقه شد

نیاز ناشناخته

بل حقیقت در حقیقت غرقه شد ~ زین سبب هفتاد بل صد فرقه شد

روز نوشت - 22 اردی بهشت

سه شنبه, ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۴:۵۲ ق.ظ

امروز صبح رسیدم تبریز.

این دفعه با اتوبوس اومدیم و خبری از گفت و گو های داخل قطار نبود. برای اینکه جبران مافات بشه! داشتم فایل صوتی ِ گفت و گوی سهیل رضایی و محمدرضا شعبانعلی رو گوش می کردم. چقدر زیبا صحبت میکنن این دو نفر.

وقتی که پدر جان اومدن ترمینال دنبالم، تو راهه بازگشت به خونه اولین آر پی جی رو نثارم کردن! مثه اینکه تصمیماتی که واسه آینده م گرفتم، چندان به مذاق خانواده خوش نیومده و انتقادهایی رو از جانب شون دریافت می کنم. استفاده ی مثبتی که میتونم از این انتقادها ببرم، عمیق تر شدن در باور های خودمه. (همون عقده ی خودمون)

یه سر رفتم دانشگاه ِ سابق. هم دوره ای های قدیمی م رو دیدم. دیدم که واسه موندن تو دانشگاه چقدر تلاش می کردن. اونجا بود که یاده این جمله ی دکتر شیری افتادم : "بعضی ها وقتی وارد دانشگاه میشن، دیگه نمی تونن بیان بیرون! و فکر می کنن باید موند داخل!" البته من دیدم که این مشکل بعضی ها نیست، بلکه مشکل خیلی ها شده؛ طی کردن دوره ی تحصیلات تکمیلی بدون توقف.

+ پیشنهاد می کنم این پست دکتر شیری رو بخونین. مخصوصا این کامنت و جواب زیبای دکتر رو.

+ قسمت روز نوشت ِ وبلاگ، تازه راه اندازی شده! و گهگاه یه سری پست ها با این برچسب منتشر میشن. 

۹۳/۰۲/۲۳
ضیاء

خاطرات

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی