سه هفتهای میشه که فرصت بروز کردن وبلاگم رو پیدا نکردم. اما الان
میخوام یه پست در این مورد بنویسم.
از اوایل اسفند سال گذشته، برای بیست و سومین کنفرانس مهندسی برق
ایران همه کار کردم؛ هماهنگی برای حضور وزرای علوم و نیرو در مراسم افتتاحیه،
هماهنگی برای دریافت کمکهای مالی از بانک پاسارگاد، پژوهشگاه نیرو، مرکز مخابرات
ایران و ... ، هماهنگی با شرکت مبیننت برای تامین اینترنت رایگان، هماهنگی برای
پذیرایی از طرف بستنی میهن و شرکت سن ایچ به صورت رایگان، صحبت کردن با شرکت
کنندگان کنفرانس در پای تلفن و پاسخ دادن به سوالهای اونها.
دو روز ابتدایی کنفرانس به نوعی آمادگی برای روزهای اصلی کنفرانس (سه
روز بعدی) بودند. در این دو روز کارگاهها برگزار شدند.
در سه روز اصلی کنفرانس هم مسئولیت برگزاری همهی جلسات (در کل 91
جلسه!) با من بود و من بچههای تیم اجرایی رو مدیریت میکردم تا مشکلی پیش نیاد.
خودم هم سعی میکردم بهشون سر بزنم تا کمکشون کنم. خدارو شکر مشکل خاصی پیش نیومد
و همهی جلسات به روال طبیعی برگزار شدند.
همونطور که تو پستهای قبلی هم گفتم از کارم راضی هستند و البته من
این رو تا اندازهی زیادی مدیون همکاران خوش اخلاقم میدونم.
بزرگترین دستاورد این چند ماه افزایش عزت نفس بوده و به خودم اعتماد
بیشتری برای انجام امور اجرایی پیدا کردم. همچنین متوجه شدم که تو کارهای اجرایی
علاقهی بیشتری دارم، روانم شادتره (چون مفیدم!) و کمتر خسته میشم.
تو مراسم اختتامیه، دبیر کنفرانس از من تشکر کرد و گفت: آقای ... که
از اسفند ماه به تیم ما اضافه شدند و کمک زیادی در کارهای کنفرانس کردند. ایشون
نصفه شب هم جواب ایمیلها رو میدادند که گویا خواب نداشتن! در حالی که میتونستند
این چنین نباشند.
خلاصه اینکه دل اساتید رو بدست آوردم و خداییش فکر نمی کردم دورهی
سربازی من اینچنین ادامه پیدا کنه!