مثه این که اومدیم این دنیا تا وقتمون رو سپری کنیم. انگار یه وقتی بهمون مفت داده شده تا خرجش کنیم بدون هیچ هدفی. خیلی از کارا رو انجام میدیم بدون دلیل اما واسه کارای مهم دلیل می خوایم!
چندین و چند روز روی عادتی کار می کنی ... روی یه عادت خوب و بعد همون چندین و چند روز که تونستی به طرز دلخواه انجاش بدی ... این خیال میاد به ذهنت که دیگه تموم شد! و همه چی حله ... اما همه ی این تلاش هات، تو کمتر از "یک إنُمِ" همون چندین و چند روز به بادمیره! (إن به سمت خیلی بزرگ ها و إن عددی است غیر طبیعی)
توی عمرم تا این حد احساس نکرده بودم که می بینی یه چیزی واست مضره، اما انجامش میدی چون میلت میکشه. تا این لحظه از عمرم، معتاد ها و سیگاری ها رو درک نکرده بودم، هیچ وقت. همیشه تو ذهنم سرزنش می شدن. شنیده بودم هر کی تو زندگیش پستی و بلندی زیاد می بینه، اما فکر نمی کردم تا این حد.
به قول یاس: زخم من نمیتونه بشه پانسمان، از تو خوردم ...